گویند روزی ی در راهی بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش بازگرداند.

او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟

گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند و من مال او هستم، نه دین! اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال خللی می یافت، آن وقت من، باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است.

 نتیجه تصویری برای تصویری در مورد داستان  باورها

"داستانک:دزدباورها

"نشست کتابخوان مدرسه ای در دبیرستان پسرانه علامه مجلسی"

نشست کتابخوان اختصاصی ویژه طلاب با همکاری مدرسه علمیه حضرت زهرا(س) منطقه سنجان به مناسبت هفته کتاب وکتابخوانی به صورت مجازی برگزار گردید.

مال , ,نیز ,صاحب ,عقیده ,بسته ,مال او ,او را ,را پس ,آن را ,اگر آن

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تخصص آی پارسا - وام مطالب اینترنتی روزنوشت های یک قد بلند بهترین سایت جک و سرگرمی 2019 همدان 081 ادامه دفتر چهارم، یا شاید پنجم.. کافی نت دانش آشپزي فرست کلاس gameply